2

نگاهی به زندگی مرحوم آیت‌الله مجتهدی

  • کد خبر : 4270
  • ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۷
نگاهی به زندگی مرحوم آیت‌الله مجتهدی

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی عمر خود را در خدمت اسلام، مردم و انقلاب صرف کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان کردستان، آیت‌الله مجتهدی تهرانی در نهم مهرماه سال ۱۳۰۲ شمسی در تهران چشم به جهان گشود. وی در خاندانی با تقوی و ورع و فضل و شرف پرورش یافت، پدر مرحومشان محمدباقر از کسبه‌های معروف و با تقوی و متدین تهران بوده و جدشان مرحوم میرزا احمد از تجار مشهور و از مؤمنین و متدینین عصر خود بود.

آیت‌‌الله مجتهدی در سال ۱۳۶۲ قمری و در سن ۱۹ سالگی به کسوت روحانیت درآمد و قبل از آن در بازار تهران مشغول به کار بود و پدرشان یعنی مرحوم محمد باقر راضی نبود که فرزندش طلبه شود ولی بر اثر عشق و علاقه زیادی که جناب استاد به علم و دانش داشت به سوی طلبگی روی آورد. با توجه به مخالفت پدر، سال‌ها با عسرت و سختی زیادی، در لباس روحانیت به تحصیل علم پرداخت و بعد از سال‌ها نه تنها پدر راضی شد بلکه بر وجود چنین فرزندی در نزد خویشان و نزدیکان و در اجتماع افتخار می‌کرد. وی پنج سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۷ قمری و در سن ۲۴ سالگی ازدواج کرد و در همین سال دروس رسائل و مکاسب را نزد آیات و حجت‌اسلام آقایان فاضل (پدر حضرت آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی) و سید‌حسین قاضی و آقا شیخ قاسم نحوی امتحان داد و با موفقیت به اتمام رساند. بعد از قریب دو سال در سن ۲۶ سالگی و در سال ۱۳۶۹ قمری امتحان کفایه و قسمتی از درس خارج را با موفقیت گذراند.

آیت‌‌الله احمد مجتهدی تهرانی در ضمن تحصیل، به تدریس کتب حوزوی هم می‌پرداخت و وقتی که از قم به تهران آمد، شب‌ها در مسجد‌ امین‌الدوله که مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد در آنجا مشغول به تدریس و اقامه نماز بود، استاد هم، صبح و عصر به امر تدریس اشتغال داشت و چون مرحوم حاج شیخ محمد‌حسین زاهد در اواخر عمر و با وجود کهولت سن به سختی مشغول تعلیم و تربیت طلاب بود، لذا از آیت‌الله مجتهدی تقاضا کرد که علاوه بر تدریس، شب‌ها هم منبر برود. پس از گذشت سه سال از رحلت آن عالم بزرگوار، هم چنان به امر تدریس در مسجد مرحوم حاج سیّد عزیزالله واقع در بازار تهران مشغول بود تا آن که، عدّه ‌ای از علماء و مردم متدیّن، از ایشان تقاضا کردند که حوزه علمیّه را به مسجد مرحوم حاج ملاّمحمّد جعفر منتقل کنند که در آن زمان مسجد، انبار خاک ذغال و خمره ترشی کسبه محل بود.

هنگام درخواست انتقال حوزه علمیّه از مسجد حاج سیّد عزیز الله بازار به مسجد مرحوم حاج ملا ّمحمّد جعفر، تجّار و مردم متدیّن با علماء مشورت کردند و به این نتیجه رسیدند که حضرت آیت‌الله مجتهدی به دلایلی نسبت به علماء دیگر جهت ادامه راه مرحوم حاج شیخ محمّد حسین زاهد ارجحیّت دارد. بنابراین با همّت تجّار و مردم متدیّن، آیت‌الله مجتهدی توانست حوزه علمیّه فعلی را که در تهران، خیابان ۱۵ شرقی، کوچه شهید مرتضی کیانی، کوچه مسجد آقا واقع است، تأسیس کندو شاگردان متعددی در آن تربیت کند.

سرانجام این عالم ربّانی به علّت عفونت ریه، در سن ۸۵ سالگی در تاریخ ۲۳ دی ماه ۱۳۸۶ برابر با چهارم محرّم ‌الحرام ۱۴۲۹ قمری در بیمارستان بازرگانان تهران، دارفانی را وداع گفت. پیکر مطهّر این روحانی وارسته پس از تشییعی باشکوه از مدرسه عالی شهید مطهّری تا حوزه علمیّه خودشان و اقامه نماز توسّط آیت‌ الله محمّد ‌رضا مهدوی کنی در حوزه علمیّه مجتهدی به خاک سپرده شد.

آیت‌‌الله مجتهدی در سخنرانی با موضوع «تجسم اعمال انسان پس از مرگ او» اظهار داشت: وقتی انسان می‌میرد، سه چیز در حال احتضار از جلوی او رژه می‌رود. یکی دوستان، اولاد و زن و فرزند، دیگری مال انسان مثلا باغ و ماشین و دیگری هم نماز، روزه و عبادت. انسان رو به مالش می‌کند و می‌گوید شما کی هستید؟ می‌گوید من اموال تو هستم. سؤال می‌کند من نسبت به تو حریص بودم، به چه درد من می‌خوری؟ می‌گوید یک کفن بیشتر حق نداری برای خودت ببری.

وی ادامه داد: از دومی سوال می‌کند کی هستی؟ می‌گوید من اولاد تو هستم. می‌پرسد من نسبت به تو حریص بودم، برای دانشگاه، مدرسه، لباس و پرستاری‌ات در زمان بیماری تلاش کردم، به چه درد من می‌خوری؟ می‌گوید تا کنار قبر با تو هستم و بعد از اینکه تو را در قبر گذاشتم، دنبال غذا می‌روم. مستحب است جنازه را دفن می‌کنند ۵-۶ قدم بروند و برگردند و چندبار این کار را تکرار کنند تا مرده با این خانه جدید مانوس شود اما بالای همان قبر، حرف از نوشابه و سرد شدن غذا می‌زنند.

مجتهدی تهرانی با اشاره به اینکه این مباحث بالای منبر باید زد، تصریح کرد: رو به سومی می‌کند و می‌پرسد شما کی هستی؟ می‌گوید من اعمال تو هستم. من تا قیامت با تو هستم چه خوب و چه بد همراه تو هستم. تو نسبت به آن دوتای دیگر حواست جمع بود اما نسبت به من کوتاهی کردی! نسبت به نماز اول وقت دقت نداشتی درحالیکه دنبال پول درآوردن، خانه خریدن برای آن‌ها بودی اما فکر من نبودی! نبست به آن‌ها حریص بودی اما نسبت به من بی‌توجه بودی!

این استاد حوزه اضافه کرد: «به آتشم بیفکن و نام گنه مبر/ که آتش به گرمی عرق انفعال نیست» خجالتش بسیار بدتر است که اعمال به ما این را بگوید که نسبت به مال و اولاد حریص بودی اما نسبت به من بی‌توجه بودی! اعمال تا قیامت با انسان است اما آن دو می‌روند.

لینک کوتاه : https://pourzahabi.ir/?p=4270

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.